دزدی هایی سازمان یافته در بدخشان توسط افراد جنرال نذیر محمد
الف. کارمند امنیت ملی بدخشان الف. کارمند امنیت ملی بدخشان

 جنرال نذیر محمد که با حمایت مارشال فهیم معاون اول رییس جمهور، شهردار بدخشان تعیین شده است، عامل قتل، دزدی و بسا کارهایی که در بدخشان سبب آزار مردم و ناامن سازی می شود، شناخته می شود.

نذیر محمد که از فرماندهان گم نام جهاد با رهبریت گروه 20 نفری در حوالی فیض آباد بدخشان بود، با شهادت فرماندهان چون نجم الدین واثق، مولوی عبدالحکیم خمینی، قیام الدین خردمند که توسط خود نذیر محمد ترور شد و خانه نشین شدن بصیر خالد و دیگر فرماندهان جهاد در بدخشان، مشهور شده و به یک چهره‌ی پرقدرت تبدیل شد.

جنرال نذیر محمد که پیش از آن به عنوان ظابط نذیر محمد مشهور بود، پس از سقوط طالبان در فیض آباد ماند و از این ولایت بیرون نرفت. در ده سال اخیر با ساختن باندهای قاچاق و اختطاف گر، به عنوان یک قدرت بی رقیب در فیض آباد مطرح شد.

او در کنار رابطه اش با مارشال فهیم و دیگر باندهای مافیایی همه ساله با برگزاری ورزش بزکشی، همه افراد زرومند شمال و دیگر ولایت هارا مهمان نموده و رابطه‌ اش را بهبود می بخشد.

ورزش بزکشی و علاقه به اسپ، میان نذیر محمد و مارشال فهیم پیوند عمیقی ساخته است. همچنان نذیر محمد با دعوت کردن مقامات حکومتی بدخشان که از بیرون مقرر می شوند در محافل شراب‌نوشی و عیاشی اش، آن ها را فرمان بردار و دوست خود می سازد.

از سال 2001 تا 2007 که تریاک در بدخشان به عنوان یک منبع پردرآمد بود، نذیر محمد هم از طریق زورگیری از قاچاق بران و کشاورزان تریاک و هم از طریق ترانزت مواد مخدر، پول زیادی به دست می آورد.

پس از کم رونق شدن بازار تریاک در بدخشان، او روی آورد به قاچاق اسلحه و دزدی های سازمان یافته. نذیر محمد اسلحه ی که از تاجیکستان توسط قاچاق بران وارد می شود را به دیگر ولایت ها منتقل نموده و و منبع درآمدی خوبی ساخته است؛ در کنار این نذیر محمد با صدها میل اسلحه‌ی که پیش از سقوط طالبان در اختیار داشت، باندها و گروه های فراوانی ساخت.

با مستقر شدن گروه بازسازی ولایتی آلمان ها در بدخشان، نذیر محمد برای قدرت نمایی آلمان هارا تهدید نمود که اگر به او پول ندهند و مسئولیت تأمین امنیت مرکز فرماندهی آلمان ها در بدخشان را به او ندهند، تأمین امنیت بدخشان برای آلمان ها سخت و هرشب بالای آن ها حمله خواهد شد.

برای ثابت ساختن این گفته اش، هر از گاهی شبانه به سوی مقر فرامندهی آلمانی ها و میدان هوایی و دیگر دفاتر موسسات بین المللی در فیض آباد، راکت فیر می شد که توسط نیروهای نذیر محمد صورت می گرفت.

آلمان ها هم حاضر شدند برای او ماهانه مقداری پول بدهند و نیز حدود دوصد تن از نیروهای اورا با سلاح دست داشته شان به خدمت بگیرند که برای هرکدام بیش از 300 دالر معاش می دهند.

این کار از یک سو قدرت نذیر محمد را تجدید نمود و از سویی مردمان فقیری را که به خاطر 200 دالر در ارتش شامل می شوند و هر روزشان با خطر مرگ سپری می شود را، در برابر خواست های نذیر محمد مطیع سازد.

افرادی که در گروه امنیتی وی شامل هستند به خاطر ادامه‌ی کارشان در این گروه، ناگذیر اند هر دستور نذیر محمد را اجرا نمایند.

کار دیگر او غصب زمین‌ های دولتی و مردم عام در بدخشان است. او با غصب زمین های دولتی و مردم، از یک سو با فروش این زمین ها پول زیادی به دست آورده و از سوی با تقسیم شماری از این زمین ها شماری را به فرمان خود در آورده است.

در کنار این، او از محافظان خاص خود و افراد دیگر گروهی را تشکیل داده که این گروه با تمام نهادهای دولتی و نهادهای بین المللی و دولتی مثل امنیت و پولیس، نفوذ دارند و تمام رازهای ادارات را به او می رسانند.

به گونه‌ی مثال وقتی پول همبستگی ولسوالی ها یا معاش ادارات هنگامی که از مرکز به سوی ولسوالی در حرکت شد، جاسوس های او خبر شده و طرح ثرقت پول را می ریزند.

گروه او در میان فیض آباد، ولسوالی های همجوار فعالیت دارند و در این چند سال بارها، پول همبستگی، معاش معارف و دیگر نهادهای دولتی توسط افراد او به سرقت رفته است.

ادارات کشفی و امنیتی بدخشان از یک سو از ترسی که از او دارند، با نذیر محمد درگیر شده نمی توانند و از سوی دیگر آن ها با شرکت در مهمانی های نذیر محمد، خود را به او مدیون می دانند و در برابرش اقدامی نمی کنند.

حتا والیان بدخشان، از او دستور می گیرند که چه کاری کنند و چه کاری نکنند. اکنون که او نزدیک به یک سال است با حکم مارشال فهیم شهردار بدخشان شده، در حالی که او مکتب را تا صنف شش خوانده وسواد درست خواندن و نوشتن ندارد.

سال قبل دوبار پول معاش و پول همبستگی مردم راغ توسط تیم او به سرقت رفت، چند ماه پیش افراد او پول معاش معلمان یفتل را سرقت نموده و یکی را کشتند.

در پیوند به این چند نفر بیگناه باز داشت شد در حالی که رییس امنیت خوب می دانست که کار افراد نذیر محمد است، اما از ترس او هیچ کاری نکرد.

ملاصبور هم قومندان امنیت بدخشان، از افراد خاص مارشال فهیم است و مارشال به او دستور داده است که با نذیر محمد همکار بوده و به او کاری نداشته باشد.

اما حادثه‌ی 4 شنبه 30 سنبله، پرده از روی دزدی های او برداشت. چنذ نفر مسلح به رهبری دو محافظ خاص او به نام های مصور، فاک، پول همبستگی راغ را سرقت نمودند، وقتی پولیس خبر شد به تعقیب آن ها افتاد و سرانجام این افراد با پولیس درگیر شده و یک پولیس را زخمی نموده و اما خود ناچار پول و موتر را رها نموده و فرار نمودند.

اکنون هردو محافظ نذیر محمد در قریه‌ی دیگه مربوط مرکز پنهان شده و موتر با وسایل آن ها در نزد پولیس است.

 

این حادثه به خاطر آنچه در بالا ذکر شد، خاموش مانده و شاید هم افشا نشود؛ اما من که به عنوان یک کارمند امنیت بدخشان هستم خدارا شاهد می گیرم که از جنایت های این آدم و چشم پوشی مقامات امنیتی بدخشان به عذاب وجدان دچار شدم.

آقای علی احمد لوگری رییس امنیت بدخشان، خودش خوب می داند که افراد نذیر به دستور او چه ظلم و جنایتی را در بدخشان مرتکب می شوند، اما متأسفانه به بی شرمی تمام خاموشی اختیار نموده است.

با احترام


September 28th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها